اخگر

ترجمه های آمادور نویدی – از اخگر شعله بر می خیزد!

کاهش برگشت ناپذیر قیمت نفت٬ توطئه آمریکا و سعودی؟!: مایک ویتنی – آمادور نویدی

کاهش قیمت نفت و پائین آمدن ارزش روبل نوعی تصادف بازار آزاد نیستند که توسط عرضه بیش از حد و تقاضای ضعیف آمده باشند. این چرند است. آن ها بخشی از یک استراتژی ژئوپولیتیک گسترده تر برای خفه کردن اقتصاد روسیه٬ سرنگونی پوتین٬ ایجاد هژمونی آمریکا در سراسر مناطق وسیع آسیائی است. این ها همه بخشی از نقشه واشنگتن برای حفظ  مکان اول خود بعنوان تنها ابرقدرت جهان است حتی اگر اقتصادش در سراشیب غیرقابل برگشت است…عربستان سعودی دست نشانده آمریکا است. عربستان  به تمام معنی به هیچ وجه یک دولت خود مختار یا مستقل نیست. عربستان تحت الحمایه آمریکا٬ یک ماهواره٬ یک مستعمره است. آن ها همان کاری را که به آن ها دیکته شده انجام می دهند… اجازه دهید خودمان را مسخره نکنیم. سعودی ها حرف آخر را نمی زنند. این ایده پوچی است. آیا شما واقعا فکر می کنید که واشنگتن بدون حتی یک اعتراض کوچک بر روی این موضوع به ریاض اجازه دهد به گونه ای بیهوده قیمت ها را تغئیر دهد  که صنایع مهم انرژی داخلی آمریکا را تخریب کند٬ بازار اوراق قرضه را آشغال و ویران سازد٬ و بی ثباتی مالی گسترده ایجاد کند؟


oil-price-down

کاهش برگشت ناپذیر قیمت نفت٬ توطئه آمریکا و سعودی؟!

نویسنده: مایک ویتنی

برگردان: آمادور نویدی

علی ال نعیمی٬ وزیر نفت عربستان:»سیاست نفتی سعودی… در هفته های اخیر در معرض مقدار زیادی حدس های نادرست و غیر متمدانه قرار گرفته است. ما بدنبال سیاسی کردن نفت نیستیم… برای ما مسئله عرضه و تقاضا٬ و صرفا کسب و کار/ بیزنس است».

وزیر نفت امارات متحده عربی٬ سهیل بن محمد ال مزروئی گفت: » هیچ توطئه ای وجود ندارد٬ هیچ کسی هدف قرار نگرفته است. این بازار است که بالا و پائین می رود».

رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین: » همه ما کاهش قیمت نفت را می بینیم. حرف های زیادی درباره علت آن وجود دارد. آیا این می تواند توافق نامه ای بین آمریکا و عربستان سعودی برای مجازات ایران و تحت تأثیر قراردادن اقتصاد روسیه و ونزوئلا باشد؟ بله می تواند باشد. »

Russian President Vladimir Putin

آیا کاهش قیمت نفت بخشی از طرح آمریکا و سعودی برای تحمیل خسارت اقتصادی به روسیه٬ ایران و ونزوئلا است؟

نیکلاس مادورو٬ رئیس جمهور ونزوئلا چنین فکر می کند. مادورو در مصاحبه اخیری که با رویترز داشت گفت: » فکر می کنم آمریکا و عربستان سعودی می خواهند با کاهش قیمت نفت به روسیه آسیب برسانند» .

رئیس جمهور بولیوی٬ اوو مورالس با مادورو موافق است و به خبرنگار آر تی(تلویزیون روسیه- م) گفت که:»کاهش قیمت نفت توسط آمریکا و برای لطمه زدن به اقتصاد ونزوئلا و روسیه برنامه ریزی شده است. در مواجهه با چنین حملات سیاسی و اقتصادی٬ ملت ها باید متحد شوند».

رئیس جمهور ایران حسن روحانی با اندکی پیچ و تاب متفاوت همین چیزها را گفت: «دلیل اصلی برای(سقوط شدید قیمت نفت) توطئه سیاسی توسط کشورهائی علیه منافع منطقه و جهان اسلام است… ایران و مردم منطقه چنین … خیانتی را علیه منافع جهان مسلمانان فراموش نخواهند کرد.

«خیانت» آمریکا و سعودی؟ آیا واقعا این دلیل کاهش قیمت نفت است؟

نه بر طبق گفته علی ال نعیمی وزیر نفت عربستان سعودی. ال نعیمی ادعاهائی را که این پادشاهی درگیر توطئه است بارها انکار کرده است. او می گوید که آشفتگی قیمت ها در نتیجه «عدم هم کاری کشورهائی است که عضو اوپک نیستند٬ باضافه گسترش اطلاعات غلط و حرص و آز محتکران. »  به عبارت دیگر٬ هرکس دیگری مقصر است بجز کشوری که تاریخا قیمت ها را با کنترل تولید بالا نگه داشته است. این یک مقداری ارتجاعی است٬ فکر نمی کنید؟ بویژه از آن جائی که- برطبق فایننشال تایمز- رهبری اوپک عملا «استراتژی سنتی»  کارتل را رها کرده است و اعلام داشت که حتی اگر قیمت هر بشکه به ۲۰ دلار  سقوط کند  میزان تولید را کاهش نمی دهد.

چرا؟ چرا سعودی به ناگهانی آن استراتژی را رها سازد که تا امروز به آنها اجازه داده تا دو برابر پول پارو کنند؟ آیا آنها دیگر پول را دوست ندارند؟

و چرا ال نعیمی مشتاق سقوط قیمت ها باشد٬ بازارهای سهام خاورمیانه را به سقوط آزاد بفرستد٬ کسری بودجه کشور پادشاهی را به یک رکورد بالای ۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد٬ و یک بی ثباتی مالی گسترده خلق کند؟ آیا واقعا گرفتن » سهم بازار» آن چنان مهم است یا چیزی پنهانی در جریان است؟

usa, keri, saudi king

لاری الیوت از گاردین فکر می کند که آمریکا و عربستان سعودی مشغول توطئه ای برای فشار بر کاهش قیمت نفت هستند. او به ملاقات ماه سپتامبر ۲۰۱۴ بین جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و ملک عبدالله عربستان اشاره می کند که توافق نامه ای جهت افزایش تولید نفت به منظور آسیب رساندن به ایران و روسیه بسته شد. بخشی از مقاله با عنوان» خطرات بازی کارت نفت آمریکا علیه ایران و روسیه بالا است»:

«… واشنگتن با کمک سعودی متحد خود سعی می کند که با صدور سیل نفت به بازار ضعیف مواد خام کنونی٬ قیمت نفت را کاهش دهد . از آن جائی که روس ها و ایرانی ها بشدت به صادرات نفت وابسته اند٬ فرض بر این است که مقابله/ معامله با آنها آسانتر خواهد شد…

گزارش شده است که جان کری٬ وزیر امور خارجه آمریکا٬ در ماه سپتامبر به معامله ای با ملک عبدالله دست زده که سعودی نفت خام را زیر قیمت غالب در بازار بفروشد. این شرح می دهد که چرا قیمت نفت سقوط کرده است٬ در حالی که آشفتگی ناشی از دولت اسلامی(داعش) در عراق و سوریه٬ بطور معمول می توانست باعث بالا رفتن قیمت نفت گردد.

سعودی ها چیزی شبیه همین کار را در اواسط سال های ۱۹۸۰ انجام دادند. در آن موقع٬ انگیزه ژئوپولیتیک جهت حرکتی بود که قیمت نفت را به زیر ۱۰ دلار در بشکه برساند تا رژیم صدام حسین را بی ثبات سازند. در این زمان٬ طبق کارشناسان خاورمیانه٬ سعودی ها می خواهند بر ایران فشار بیاورند و روسیه را مجبور سازند تا در حمایت خود از رژیم اسد در سوریه تضعیف گردد…

(Stakes are high as US plays the oil card against Iran and Russia, Guardian)

(خطرات بازی کارت نفت آمریکا علیه ایران و روسیه بالا است٬ گاردین)

این است لب کلام تئوری الیوت٬ اما آیا او درست می گوید؟

russia,putin

ولادیمیر پوتین مطمئن نیست. رئیس جمهور روسیه برخلاف مورالس٬ مادورو و روحانی٬ به انتقاد از تبانی آمریکا و سعودی بر کاهش قیمت نفت تمایلی نداشته است. پوتین در مقاله ای در ایتار- تاس٬ اظهار نظر کرد:

او در کنفرانس بزرگ سالانه خبری در مورد دلائل سقوط قیمت نفت گفت: «بحث های زیادی وجود دارد». «بعضی از مردم می گویند که توطئه ای بین عربستان سعودی و آمریکا به منظور مجازات ایران و بیمار کردن اقتصاد روسیه وجود دارد یا جهت اعمال تأثیر بر ونزوئلا «.

پوتین گفت:»ممکن است واقعا چنین باشد یا متفاوت باشد٬ یا ممکن است به علت تلاش تولید کنندگان سنتی نفت خام و نفت شیل باشدٰ». «با توجه به وضعیت کنونی در بازار تولید نفت شیل و گاز عملا به سطح هزینه های عملیاتی صفر رسیده است».

(Putin says oil market price conspiracy between Saudi Arabia and US not ruled out, Itar-Tass)

(پوتین می گوید توطئه قیمت بازار نفت بین عربستان سعودی و آمریکا رد نمی شود٬ ایتار- تاس)

طبق معمول٬ پوتین معتدل ترین موضع را دارد٬ که واشنگتن و سعودی ممکن است شریک باشند٬ اما قیمت پائین ممکن است نشانه ای از عرضه بیشتر و تقاضای کمتر باشد. به عبارت دیگر٬ ممکن است یک توطئه باشد٬ اما دوباره٬ ممکن است نباشد. پوتین مردی است که از قضاوت کردن بدون شواهد کافی خود داری می کند.

درباره واشنگتن پست نمی توان همین نظر را داشت. در مقاله اخیر٬ خبرنگار واشنگتن پست٬ کریس مونی هر کسی را که فکر کند قیمت نفت نتیجه همکاری آمریکا و سعودی است بعنوان «نظریه پرداز غیرعادی» رد می کند. طبق نظر مونی:

«دلائل ناگهانی نوسان(قیمت) بویژه فریبنده نیستند: آنها عواملی هستند مانند عرضه و تقاضا٬ شرکت های نفتی که چندین سال قبل بشدت برای تولید زیاد نفت در اکتشاف سرمایه گذاری کرده اند ولی اکنون بر بازار تأثیر گذاشته – و بعد هم٬ شاید٬ «عدم انسجام» در میان اعضای مختلف اوپک باشد».

(Why there are so many kooky conspiracy theories about oil, Washington Post)

(چرا تعداد بی شماری تئوری های توطئه غیرعادی درباره نفت وجود دارد٬ واشنگتن پست)

عجبا که مونی تئوری خود خودش را در چند سطر پائین تر در همین مقاله رد می کند. او می گوید:

«تولید کنندگان نفت واقعا هماهنگ می کنند. و پس از آن٬ اوپک وجود دارد٬ که بطور گسترده ای در مطبوعات بعنوان «کارتل» از آن نام برده می شود و آشکارا می گوید که مأموریت آن «هماهنگی و متحد ساختن سیاست های نفتی » ۱۲ کشور عضو آن است… دوباره٬ آن روکش قابل قبول به ایده برخی از استراتژی های بزرگ مرتبط با نفت وجود دارد». (واشنگتن پست)

اجازه دهید تا من گفته های مونی را توضیح دهیم: از یک طرف مونی موافق است که اوپک یک کارتل است که » سیاستهای نفتی را متحد و هماهنگ میسازد»٬ سپس از طرف دیگر٬ او می گوید که اصول بازار کار می کند. آیا متوجه این ضد و نقیض گوئی هستید؟ کارتل ها مانع پویائی طبیعی عرضه و تقاضا با تثبیت قیمت ها می شوند٬ که بنظر می رسد مونی نسیم وار نادیده می گیرد.

هم چنین٬ او به ایده «برخی از استراتژی های بزرگ مرتبط با نفت»طعنه می زند گویی که کشورهای کارتل سازمان های خیریه فعال در خدمت بشریت بودند. درست. نیاز است کسی سرنخ را مبنی بر این واقعیت به مونی بدهد که اوپک یک سپاه صلح نیست. آن ها ملقمه ای از باج گیران قاتل انحصارگرند که منافع آنها فقط  به حد اکثر رساندن سود است در حالی که در حال افزایش قدرت سیاسی خود هستند. مطمئنا٬ تمام ما می توانیم بر این واقعیت موافق باشیم.

چیزی که واقعا در مقاله مونی اشتباه است٬ آن است که او این نقطه را بطور کامل نمی بیند. این بحث بین باصطلاح «تئوری توطئه»  و آنهائی نیست که فکر می کنند قدرت بازار به تنهائی قادر به شرح کاهش قیمت است. این بحث بین مردمی است که فکر می کنند که تصمیم سعودی در اشباع بازار نفت جهت پیش بردن سیاست است تا به قاپیدن «سهم بازار».  این است جائی که مردم اختلاف نظر دارند. بدون انکار این که دستکاری وجود دارد؛ آنها صرفا درباره این انگیزه اختلاف نظر دارند. برای فرار مونی که با تمام هزینه در مأموریتی برای بی اعتبار کردن تئوری توطئه است این واقعیت آشکار بنظر می رسد. اجازه دهید بیشتر از مونی بخوانیم:

«سنتی قدیمی از تئوری توطئه (وجود دارد) که گمان می برد که قدرت های بزرگ نفتی جهان- کشورها یا شرکت های بسیار بزرگ – مخفیانه در حال شکل دادن رویدادهای جهان هستند»…

تاریخدان دانشگاه کالیفرنیا- دیویس کتی المستید٬ نویسنده  کتاب «دشمن واقعی: تئوری توطئه و دمکراسی آمریکائی٬ جنگ جهانی اول تا ۹/۱۱ » می گوید: «تئوری های زیادی فرض را بر این می گذارند که گروه های کوچکی وجود دارند که مشغول نقشه کشیدن برای کنترل چیزهائی هستند٬ برای کنترل دولت٬ سیستم بانکی٬ یا منبع اصلی انرژی٬ و آنها این کار را می کنند که هر کس دیگر را در وضع نامساعدی قرار دهند».(واشنگتن پست)

متوجه شدید؟ حال یک نفر را برای من پیدا کنید که فکر نکند که جهان توسط گروه کوچکی از ثروتمندان٬ مردم قدرتمندی اداره می شود که به بهترین وجهی به نفع خودشان عمل می کنند؟ این هم بخش بیشتری از همان مقاله:

(نفت) «بهترین اهرم مناسب برای حوادث جهان است. اگر شما یک جامعه مخفی دیوانه با آرمان برتری بر جهان و دارای قدرت زیادی بودید٬ چگونه می توانستید جهان را با ایجاد تغئیرات جزئی٬ زنجیر وار دولت ها را سرنگون سازید و به حساب دیگران ثروتمند شوید؟ با توجه به نقش نفت در اقتصاد جهان٬ سخت است که اهرم بهتری از قیمت نفت ببینیم».(واشنگتن پست)

«یک جامعه مخفی دیوانه «؟ آیا مونی متوجه شده است که- در طول پانزده سال گذشته– آمریکا فقط به کشورهائی حمله کرده که دارای منابع طبیعی بسیار زیاد(عمدتا نفت و گاز طبیعی) بوده اند یا از نظرجغرافیائی برای مسیر لوله های نفت و گاز حیاتی بوده اند؟ هیچ چیز مخفی بخصوصی در این زمینه وجود ندارد٬ آیا وجود دارد؟

آمریکا یک «جامعه مخفی دیوانه با آرمان برتری بر جهان» نیست. یک امپراتوری آشکار پرهیاهو با «آرمان برتری بر جهان» است که توسط دست نشاندگانی که با نخبگان ثروتمند و شرکت های بزرگ کار می کند رهبری می شود. هر انسان حساسی که به اندازه کافی روشن باشد و عناوین روزانه رسانه ها را فهرست وار بخواند می تواند این را تشخیص دهد.

کلام آخر مونی

«بنابراین در مجموع٬ با رویداد تعجب آور و چشمگیری مانند کاهش قیمت نفت امسال (۲۰۱۴)٬ این امر در صورتی که نتوانسته بود تئوری توطئه ایجاد کند٬ می توانست باعث شوک گردد. انسان ها همه آنها را بسادگی بیش از حد  باور می کنند. و آنها داستان هائی بیشتر رنگین تا فنی (و دقیق) تر درباره عرضه و تقاضا هستند».(واشنگتن پست)

آه٬ بله. حالا آن «انسان های» لعنتی را می بینم. آن ها دارای افرادی بسیار کند ذهن هستند که هر چیزی را که به آن ها بگویی باور می کنند٬ به همین خاطر است که آنها به کسی باندازه هوشمندی مونی نیاز دارند که به آن ها بگوید که جهان واقعا چگونه کار می کند.

آیا تا بحال در زندگی خود چنین چرندیاتی خوانده بودید؟ باضافه آن که٬ او کل داستان را اشتباه گرفته است. این درباره اصول بازار نیست. این در مورد دستکاری است. آیا دستکاری عرضه توسط سعودی ها جهت بدست گرفتن سهم بازار است یا دلائل سیاسی دارد؟ سئوال این است. این واقعیت که آن ها عرضه را دستکاری می کنند توسط هیچ کسی به چالش کشیده نشده اند از جمله از طرف فایننشال تایمز ابر محافظه کار که عمدا اشاره می کند که سعودی ها نقش سنتی خود را مبنی بر قطع عرضه جهت حمایت از قیمت ها رها ساخته اند. این است چیزی که «دولت نوسان» می کند؛ عرضه را دستکاری می کند تا قیمت ها را بالاتر از آن چیزی نگه دارد  که نیروهای بازار آزادانه اجازه عمل داشتند.

بنابراین چه انگیزه ای سیاست را به پیش می برد؛ آن چه که ما می خواهیم چیست؟

مطمئنا یک مورد قوی وجود دارد که باید برای سهم بازار ساخته شود. هیچ کسی منکر آن نمی شود. اگر سعودی ها قیمت نفت را در پائین ترین حد برای مدت طولانی از زمان نگه دارند٬ بعدا درصد بالائی از تولید کنندگانی(که نمی توانند با قیمت زیر ۷۰ دلار در هر بشکه زنده بمانند) مهجور(قراردادی) می شوند و اوپک با سهم بازار بزرگتر و کنترل بیشتری بر قیمت ها باقی می ماند.

بنابراین سهم بازار مطمئنا یک عامل است. اما آیا این تنها عامل است؟

آیا این بهانه است که فکر کنیم آمریکا-  در سال گذشته تحریم های شدید افتصادی بر روسیه تحمیل کرده است٬ هر تلاشی را برای خرابکاری در خط لوله گاز سوت استریم انجام داده٬ و دولت کیف را سرنگون ساخت تا جریان گاز روسیه را به کشورهای اتحادیه اروپا کنترل کند- سعودی را وادار می کند که بازار را از نفت اشباع سازد تا اقتصاد روسیه را ازبین ببرد٬ ارزش روبل را پائین بیاورد٬ و شرایط مطلوبی برای تعئیر رژیم در مسکو ایجاد کند؟ آیا این خیلی سخت است که باور کنیم؟

ظاهرا مقاله نویس نیویورک تایمز٬ توماس فریدمن این گونه فکر نمی کند. این هم خلاصه بخشی از نوشته ماه گذشته او: «آیا این فقط تخیلات من است یا یک جنگ نفتی جهانی در جریان است که آمریکا و سعودی را در یک طرف علیه روسیه و ایران در سوی دیگر در گود مبارزه قرار داده است؟»

به نظر می رسد که فریدمن به اجتماع تئوری توطئه پیوسته است٬ این چنین نیست؟ و تنها او هم نیست که پیوسته است. این هم از آلکس لانتیر در وب سایت جهان سوسیالیستی است:

«در حالی که چندین عامل اساسی اقتصاد جهانی وجود دارد که باعث سقوط قیمت نفت شده است٬ اما نقش اصلی واشنگتن در همکاری با اوپک و پادشاهی سعودی در ریاض جهت افزایش تولید و اشباع بازارهای نفت جهان در سقوط سرسام آور این کالا غیر قابل انکار است.

obama, saudi king2

همان گونه که اوباما پس از آغاز بحران اکراین در ماه مارس گذشته به عربستان سعودی مسافرت کرد٬ گاردین نوشت٬»خشمگین از حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ ٬ سعودی ها شیرهای لوله نفت را باز کردند٬ قیمت جهانی نفت خام را آن قدر پائین آورند تا به ۲۰ دلار در هر بشکه (با قیمت امروز) در اواسط سال های ۱۹۸۰…[امروز] ممکن است سعودی ها همان حرکت را انجام می دهند- که هم چنین باعث رشد جهانی افزایش نفت شد – تا بدین منظور پوتین را به خاطرحمایتش از رژیم اسد در سوریه مجازات کنند. آیا واشنگتن این ایده را با ریاض طراحی کرده است؟ تعجب آور است اگر چنین نکرده باشد».

(Alex Lantier, Imperialism and the ruble crisis, World Socialist Web Site)

(آلکس لانتیر٬ امپریالیسم و بحران روبل٬ وب سایت جهان سوسیالیسی)

و این هم بخش جالبی از یک مقاله در رویترز که نشان می دهد دولت اوباما پشت سیاست کنونی سعودی است:

جان کری وزیر امور خارجه آمریکا پس از سفر به عربستان سعودی در سپتامبر ۲۰۱۴ ٬ از بحث درباره موضوع (توطئه آمریکا و سعودی) شانه خالی کرد. از او پرسیده شد که آیا بحث با ریاض در مورد نیاز روسیه به نفت بالاتر از ۱۰۰ دلار جهت تعادل بودجه خود به میان کشیده شد٬ او لبخند زد و گفت: » آنها(سعودی ها) از توانایی خود در تأثیر قیمت جهانی نفت بسیار زیاد آگاه هستند» .

(Saudi oil policy uncertainty unleashes the conspiracy theorists, Reuters)

چشمک٬ چشمک٬ لبخند بزنید.

البته٬ که آن ها با یکدیگر هم کاری می کنند. عربستان سعودی دست نشانده آمریکا است. عربستان  به تمام معنی به هیچ وجه یک دولت خود مختار یا مستقل نیست. عربستان تحت الحمایه آمریکا٬ یک ماهواره٬ یک مستعمره است. آن ها همان کاری را که به آن ها دیکته شده انجام می دهند. نقطه سر سطر. درست٬ این روابط پیچیده است٬ اما اجازه دهید خودمان را مسخره نکنیم. سعودی ها حرف آخر را نمی زنند. این ایده پوچی است. آیا شما واقعا فکر می کنید که واشنگتن بدون حتی یک اعتراض کوچک بر روی این موضوع به ریاض اجازه دهد به گونه ای بیهوده قیمت ها را تغئیر دهد  که صنایع مهم انرژی داخلی آمریکا را تخریب کند٬ بازار اوراق قرضه را آشغال و ویران سازد٬ و بی ثباتی مالی گسترده ایجاد کند؟

خوابش را ببینید! همه ما  در این مورد می دانیم که اگر آمریکا از سعودی ها ناراحت بود٬ با یک دستور کوچک از خلیج فارس تا دریای سرخ٬ باران بمب می بارید٬ برای این که این روشی است که واشنگتن معمولا نارضایتی خود را بر چنین موضوعاتی ابرازمی کند. این حقیقت که اوباما حتی اشاره ای به سقوط تکان هولناک قیمت ها نکرده است٬ به تنهائی ثابت می کند که این سیاست با استراتژی گسترده تر ژئوپولیتیک واشنگتن منطبق است.

و اجازه دهید که فراموش نکنیم که در گذشته سعودی ها چندین بار از نفت به عنوان یک سلاح سیاسی استفاده کرده اند. در واقع٬ انتقام ویرانی عظیم برای دوستان خوب ما٬ سعودی ها چیز جدیدی نیست. لطفا این وب سایت قیمت نفت را بررسی کنید:

«در سال ۱۹۷۳ ٬ انور سادات رئیس جمهور مصر٬ ملک فیصل سعودی را متقاعد ساخت که تولید نفت را کاهش و قیمت ها را افزایش دهد٬ سپس تا آنجائی برود که صادرات نفت را تحریم کند. بکار گرفتن این سیاست سلاح نفتی٬ با هدف تنبیه آمریکا جهت حمایتش از اسرائیل علیه کشورهای عربی بود. این سیاست عمل کرد. با این «شوک قیمت نفت» قیمت ها چهار برابر شد.

دوباره همین سیاست در سال ۱۹۸۶ بکار گرفته شد٬ زمانی که عربستان سعودی رهبری اوپک را بدست گرفت٬ اجازه داد تا قیمت ها سریعا پائین بیاید٬ و سپس در سال ۱۹۹۰ ٬ وقتی که سعودی ها به عنوان راهی برای انتقام از روسیه که٬ بعنوان تهدیدی برای برتری نفت خود دیده  شده بود٬ قیمت ها را کاهش دادند. آنها در سال  ۱۹۹۸ ٬ موفق شدند. وقتی که قیمت نفت از ۲۵ دلار به نصف قیمت ۱۲ رسید٬ روسیه در بدهی خود کوتاهی کرد.

سعودی ها و دیگر اعضای اوپک٬ البته از قیمت نفت برای تأثیر گذارن بر روی هر چیزی که هست٬ از توقیف تولید جهت بالا نگه داشتن مصنوعی قیمت ها  گرفته تا غرق شدن/ شنا کردن کشورهای عضو در «دلارهای نفتی» استفاده کرده اند. در سال ۲۰۰۸ ٬ نفت به اوج ۱۴۷ دلار درهر بشکه رسید».

(Did The Saudis And The US Collude In Dropping Oil Prices?, Oil Price)

1973, 1986, 1990, 1998 and 2008.

(آیا سعودی ها و آمریکا درمورد کاهش قیمت نفت تبانی کردند؟) ۱۹۷۳و۱۹۸۶و۱۹۹۰و۱۹۹۸ و ۲۰۰۸.

بنابراین٬ طبق نظر نویسنده٬ سعودی ها حداقل پنج بار در گذشته برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی خود در قیمت نفت دستکاری کرده اند. اما اگر این مورد حقیقت دارد٬ پس چرا رسانه ها کسانی را که فکر می کنند امروز ممکن است سعودی ها در استراتژی مشابهی درگیر باشند به ریشخند می گیرند؟

آیا ممکن است که رسانه ها تلاش می کنند که افکار عمومی را بر روی این مسئله شکل دهند٬ وبا انجام این کار٬ در واقع به کاهش قیمت نفت کمک می کنند؟

دقیقا. خوانندگان باهوش احتمالا متوجه شده اند که داستان نفت برای هفته ها در سراسر سرفصل رسانه ها پخش شده است و حتی واقعیت های اساسی حداقل تغئیر نکرده است. این همه تکرار ملال آور تجدید چاپ دوباره و دوباره همان داستان است. اما٬ چرا؟ چرا افکار عمومی به همان داستان «سعودی ها کاهش تولید نفت را رد کردند» نیاز دارد که هر روز مانند بخشی از یک کلکسیون بزرگ آزمایش شستشوی مغزی در حافظه آن ها رفته باشد؟ آیا ممکن است هر بار که این پیام تکرار شده٬ نفت به فروش می رسد٬ و قیمت ها پائین می رود؟ آیا چنین است؟

دقیقا. برای مثال٬ هفته گذشته یک پالایشگاه در لیبی مورد حمله قرار گرفت که قیمت نفت را تقریبا بلافاصله بالا برد. ساعت ها بعد٬ با این حال٬ بار دیگر براحتی داستان «سعودی ها کاهش تولید نفت را رد کردند» در رسانه های بزرگ آمریکا ظهور کرد که باعث شد قیمت ها در همان مسیری برود که دولت آمریکا می خواهد برود٬ بله٬ منظورم٬ دوباره پائین رفت.

این چگونگی کمک رسانه ها در تقویت سیاست دولت است٬ بوسیله نیرنگ پیامی را که به کاهش قیمت ها کمک می کند و٬ در نتیجه به پوتین «شیطان» ضرر می زند.(به این می گویند «قانع ساختن») بخاطر بسپارید٬ که اوپک دیگر تا ماه ژوئن ۲۰۱۵ ٬ نشستی ندارد٬ بنابراین هیچ چیز جدیدی برای گزارش بر سطح تولید وجود ندارد. اما این به آن معنی نیست که ما بطور منظم داستان بروز شده «سعودی ها کاهش تولید نفت را رد کردند» را دریافت نمی کنیم. آه٬ نه. رسانه ها مرتب بر طبل می کوبند تا زمانی که پوتین با گریه خود را به دستورات «عمو سام» تسلیم کند. یا این٬ یا بازار اوراق قرضه می ترکد و باد هوا می شود و کل سیستم لعنتی مالی جهانی را با خود می برد. این راه یا راه دیگر٬ چیزی باید داده شود.

پایان خط: کاهش قیمت نفت و پائین آمدن ارزش روبل نوعی تصادف بازار آزاد نیستند که توسط عرضه بیش از حد و تقاضای ضعیف آمده باشند. این چرند است. آن ها بخشی از یک استراتژی ژئوپولیتیک گسترده تر برای خفه کردن اقتصاد روسیه٬ سرنگونی پوتین٬ ایجاد هژمونی آمریکا در سراسر مناطق وسیع آسیائی است. این ها همه بخشی از نقشه واشنگتن برای حفظ  مکان اول خود بعنوان تنها ابرقدرت جهان است حتی اگر اقتصادش در سراشیب غیرقابل برگشت است.

درباره نویسنده:

مایک ویتنی در ایالت واشنگتن زندگی می کند. او یکی از هم کاران کتاب

 Hopeless: Barack Obama and the Politics of Illusion

نومید: بارک اوباما و سیاست توهم(مطبوعات ای کی). است.

کتاب نومید: بارک اوباما و سیاست توهم را نیز می توان از:

  Kindle edition

نشر روشن تهیه کرد.

با مایک ویتنی می توانید با آدرس ایمیل زیر تماس بگیرید:

 fergiewhitney@msn.com

برگردانده شده از:

Did the U.S. and the Saudis Conspire to Push Down Oil Prices?

Irreversible Decline?

by MIKE WHITNEY

http://www.counterpunch.org/2014/12/29/irreversible-decline/

1 دیدگاه برای “کاهش برگشت ناپذیر قیمت نفت٬ توطئه آمریکا و سعودی؟!: مایک ویتنی – آمادور نویدی

  1. بازتاب: وبگردی: مطالب خواندنی از سایت های دیگر 21 تا 27 دی 1393 - آراء و عقاید نویسندگان لزوما نظر بلوگ گفتگوهای زندان نیست و مسئوليت مطالب مندرج در هر مقا

بیان دیدگاه

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.

اطلاعات

این ویودی در 5 ژانویه 2015 بدست در دسته‌بندی نشده فرستاده شده و با , برچسب خورده.

بایگانی

بایگانی